خط سوم

ساخت وبلاگ
در فصل پایانی کتاب #ارغنون_سوم، سطرهایی از کتاب شعور کیهانی دکتر بوک، به منظور نقد آمده که اینجا به اجمال می‌خوانیم؛وجود خودآگاهی و زبان در انسان فاصله عظیمی میان او و عالیترین موجودات دارای آگاهی ساده صرف پدید آورده است. مهمترین ویژگی شعور کیهانی آگاهی از کیهان یعنی حیات و نظام عالم است... در کنار آگاهی از کیهان، نوعی تنویر یا اشراق عقلانی انجام میگیرد که به تنهایی فرد را در مرتبه جدیدی از وجود قرار خواهد داد...وی آینده نژاد انسان را امیدبخش خوانده و از انقلاب فیزیکی به عنوان سومین انقلاب اجتناب‌ناپذیر (پس از مادی-تاریخی و اقتصادی-اجتماعی) یاد میکند که اوضاع حیاتی انسان را از بنیاد دگرگون ساخته و آن را به سطح عالی‌تری میرساند...دیگر دلیلی برای وجود شهرهای بزرگ نخواهد بود و آنها از میان خواهند رفت. شهرنشینان در کوهستانها یا کناردریا خواهند زیست و خانه‌های خود را در ارتفاعاتی مشرف بر چشم‌اندازهای زیبا ، که تا این زمان دست نیافتنی بوده‌اند، خواهند ساخت. در زمستانها احتمالا به صورت جماعت‌های کوچک زندگی خواهند کرد. هم زندگی پر ازدحام در شهرهای بزرگ و هم دور ماندن کار کشاورزی از تمام مظاهر فرهنگی، در گذشته دفن خواهند شد... دکتر بوک مینویسد؛ تمام دینهای معروف و پرآوازه امروز در اثر تماس با جریان شعور کیهانی از بین خواهند رفت. چنین نخواهد بود که برخی به آن باور داشته و برخی نداشته باشند. فقط جزئی از زندگی نخواهد بود که متعلق به ساعات اوقات و مناسبت های خاص باشد... کلیساها، کشیشان، آیینها، اعتقاد نامه ها، دعاها، تمام نمایندگان دینی، تمام واسطه‌های میان فرد انسان و خدا برای همیشه جای خود را به مصاحبت مستقیم و خطاناپذیر با خدا خواهند داد... هر روحی خود را فناناپذیر حس خواهد کرد و خواهد خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت: 14:09

گاهیدیده بودم عمر یک شعله کبریتاز عمر یاران منبیشتر بود.گاهی دیده بودم کسی در باران به دنبال نشانی خانه‌ای بودپس از آنکه من نشانی را گفتم ناگهان آتش گرفت و خاکستر شد.من در عمرمکسانی را تسلی دادم که سرانجام این خیابان به پایان می‌رسدو آن کسان مرا تسلی دادندکه در انتهای این خیابان یک سبد انگور در انتظار من است.#احمدرضا_احمدی را متاسفانه نمی‌شناختم نه شعرش را نه خودش را نه صدایش را... جسته و گریخته به واسطه دوستان اهل ذوق و ادب قطعاتی خوانده یا شنیده بودم... روحش در آغوش آفریدگار شاد و در آرامش باد خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 20:10

علی اصغر حلبی فرزند علی اکبر در سال 1323 در اردبیل متولد شد . تحصیلات ابتدایی و متوسطه را همراه با مقدمات عربیت و فقه و اصول و منطق و فلسفه در مدارس قدیم همان شهر پیش استادان فرا گرفت . او دارای لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران است . سپس چند سال برای ادامه ی تحصیلات عالی به دانشگاه ادینبوره در اسکاتلند سفر کرد و در سال 1359 / 1980 از همان دانشگاه درجه ی دکترای فلسفه و فرهنگ اسلامی گرفت . آثار کتابی ایشان اعم از تالیف و ترجمه نزدیک به چهل اثر است . از آن میان این آثار قرآن پژوهانه است : آشنایی با علوم قرآنی ، تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی ، ترجمه ی تفسیر کبیر فخر رازی که 4 تا 5 جلد آن تاکنون ( زمستان 1383 ) منتشر شده است و سرانجام ترجمه ی قرآن موضوعات مرتبط: از قول و قلم دلپسند دیگران خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 20:10

آیا ممکن است خدایی برای هندوها خدایی برای مغولها خدایی برای یهودیان خدایی برای مسیحیان و خدایی برای مسلمانان وجود داشته باشد؟ در عالم تنها یک خدای واحد و یگانه هست یک اصل عالمگیر و عمومی هست. اصلی رهنما، ره‌بر ،اصلی لایتناهی و الهی، نور مرکزی، این اصل؛ خدا نام دارد خدا می‌باید همه چیز را در بر بگیرد و به راستی نیز بر هر چیز و همه چیز محیط است. همه خدایی هستند به این ترتیب این به آن معنا است که خدا یک خدای فردی و مستقل که فقط برای اشخاص مخصوصی در نظر گرفته شده نیست، خدا همگانی و عالمگیر است. هنگامی که از خدا صحبت میکنیم از خدای واحد و از خدایی که در هر ملت و قومی وجود دارد، سخن می‌گوییم خدایی برای همه خدایی در همه و خدایی از همه. اگر هندوها، نامی مشخص برای خدایشان دارند و میگویند که خدای دیگری وجود ندارد اندیشه‌شان تقسیم شده است. اگر مغولها نامی مشخص بر خدایشان اطلاق کنند و بگویند که هیچ خدایی مگر خدای آنان نیست، اندیشه‌شان تمامیت ندارد اگر مسیحیان نامی به خدایشان می‌دهند و میگویند خدای دیگری وجود ندارد فکر و اندیشه شان تقسیم شده است خانه ای که بر علیه خود، تفکیک شده باشد، از پیش منهدم شده به شمار می‌رود و لازم است که واژگون شود.اگر متحد باشد تا ابد پایدار است... تقسیم بندی و تفکیک و تفرقه به معنای شکست و مرگ است...از کتاب #معبد_سکوت نوشته #برد.توماس.اسپالدینگ ترجمه فریده مهدوی دامغانی چاپ نهم ۱۳۸۹ ص۶۰۱پی‌نوشت:این کتاب را سیزده سال پیش خوانده بودم و بعد به دوستی علاقه‌مند(بانو ف.خ) امانت دادم، حالا پس از این همه سال که برای تکمیل پژوهش عرفانی‌ام به مطالعه مجدد آن با نگاه امروزم نیاز پیدا کردم، آن دوست بسیار عزیز رسم امانت به جا آورد و برایم با پست فرستاد... تقریبا تنها فردی از خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 20:10